چرا زندم؟؟؟

ساخت وبلاگ

روش برنامه ریزی درست اینه که تو اهدافت و ارزوهات رو بنویسی برای 5 سال

که این به دلیل افسردگی ها ی عمیق از بچگی من عمرا بشه به 5 سال آینده حتی فکر کنم

خصوصا اینکه یه سری چیزی خواندن بابت شروع جنگ جهانی سوم یا تمام شدن دنیا

حتی الان حال ندارم برنامه هام رو بنویسم

چرا زندم؟؟؟...
ما را در سایت چرا زندم؟؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mynoisymind بازدید : 10 تاريخ : شنبه 13 آبان 1402 ساعت: 16:10

همسرها نزدیکترین آدم های روی زمین به ما هستندبیپرده ترین و بیپرواترین کسی که میتونی پیشش باشیو در روزهایی از زندگی اون رو قلب خودت میدونی پاره ای از وجودت میدونی وپیش خودت میگی مگه میشه انقد یه نفر دوست داشته باشی و بهش نزدیک باشیولی با یه سری اتفاقات و خودخواهی ها انقدر از هم دور میشیمکه باورم نمیشه که این همون آدم هستاین وقتایی که طرف مقابلت ازت طلبکاره و تو تقصیری نداریبه غلط کردن میفتی برای تمام سرپوشایی کع روی احساست گذاشتیو وقتی ازش نارحت بودی بهش نگفتی تا جو خونه اروم بمونهولی بازم اس ام سای خوبی بهش زدمو البته مطمئنم اون اس ام اسای منو نمیخونه چرا زندم؟؟؟...ادامه مطلب
ما را در سایت چرا زندم؟؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mynoisymind بازدید : 14 تاريخ : يکشنبه 9 مهر 1402 ساعت: 13:40

حالت تهوع دارم خیلی خیلی خیلی زیاد

ولی پریود لعنتی شروع نمیشه

انقد حالم بده و از بوی بدن کارگرا و کارمندا بهم میخوره

که همه همکارم فکر میکنن کهه من حامله ام

حتی مجید میگه نکنه حامله باشی

ولی من مطمئنم چون دلم درد میکنه

و نشانه های بد پی ام اس دارم

چرا زندم؟؟؟...
ما را در سایت چرا زندم؟؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mynoisymind بازدید : 16 تاريخ : يکشنبه 9 مهر 1402 ساعت: 13:40

کلی کار دارم ولی اصلا تمرکز ندارممن میدونم به دلیل تغذیه اشتباهی که دارمامروز که دیدی باهم حرف زدیم درباره اشیکی از همکارام هروز یه عالمه لواشک میارهماهم میشیینیم میخوریمباید چیزای گرم و سالم رو جایگزین کنیمراستی من از گلگاو زبان و سنبلالطیب جواب گرفتمو اینکه گل مغربی هم اگه پایه ای باهم شروع به خوردن کنیموبلاگم شده مثه نامه نگاری برای توتو نزدیکترین و عزیز ترین کسی هستی که دارمکسی که نگرانشم و نگرانمهکسی که فکر میکنمنگام میکنهو میفهمهیادته؟؟؟دردت به جانمدردت به جانمدردت به جانم کسی که من به با ارزش بودنش قسم میخورم جواهر منه چرا زندم؟؟؟...ادامه مطلب
ما را در سایت چرا زندم؟؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mynoisymind بازدید : 14 تاريخ : يکشنبه 9 مهر 1402 ساعت: 13:40

خواهرم با معدل دیپلم 19.97 بالاترین معدل دیپلم کل استان تهران بودمن خودم نجاری خیاطی نقاشی رو فقط با کنار دست اوستا ایستادن یاد گرفتممامانم میگه اگه بمب اتم رو اختراع نمیکردن حتما بابای تو اختراع میکردخواهرم ذاتن نقاشه الان هنر درمانی میکنه آدما روهمه این خالیارو بست تا من بهش برنامه نویسی یاد بدماما اصلا ازم نپرسید من برنامه نویسی بلدم یا نهاصلا نمیخواد یاد بگیره فقط میخواد باهام حرف بزنهمن توی جایی کار میکنم که همزمان 40 نفر دارن باهمحرف میزنن میخندنتلفنی حرف میزنن و ....همه هم دنبال ارتباط برقرار کردن با منننه اینکه من خیلی خوبببببم چرا زندم؟؟؟...ادامه مطلب
ما را در سایت چرا زندم؟؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mynoisymind بازدید : 24 تاريخ : چهارشنبه 15 شهريور 1402 ساعت: 19:35

دیشب خیلی گشنه بودم توی کل روز فقط یه لقمه غذا خورده بودممحل کارمم که خیلی شلوغ و طاقت فرساستخیلی آزار دهنده است .و این مختص به من نیست دوتا دیگه از بچه ها هم شاکی هستندترکا..نمیخوام نژاد پرستانه فکر کنم یا حرف بزنماما انگار از قدیم یه سری خصلتایی که داشتن منجر به این شده که این همه جوک درباره اشون بگنبا صدای بلند فکر میکنند میخندت حرف میزننو متوجه نیستن در مکان عمومی مثل یه اتاق کار که متعلق به تقریبا ۱۵ نفره نباید با تلفن با مادر خواهرت بلند بلند حرف بزنیادمای به شدت فضول همکارامم از پشت میزشون پا میشن میان پشت میزم ببینن غذام چیه دیشب توی سرویس راه برگشت خونه ساعت ۸ شب پیش خودم گفتم الات باید برم شام بپزم و ناهار فردا بعدشم کارای خونه .من مطئن بودم مطمئن بودم با اینکه به مجید پیام داده بورم دارم از گشنگی بیهوش میشم ولی خداکثرکاری که میکنه اینه که فقط برای خودش چایی دم کرده با اینکه ۲ ساعت زودتر از مت رسیده خونهخب من بعد از این همه سال میشناسمشمیدونم من الویتش نیستم مثل همه مردانه اینکه مجید خیلی بد باشه دقیقا مثه همه مردامیدونم عمرا پاشه کاری کنه که من همیشه انجامش میدمبا اینکه بارها تو دعوا بهش گفتم وقتی دارم پا به پای تو کار میکنم تو این زندگیپس توام باید کمک کنیولی خب من میشناختمشرسیدم خونه تبلیم اومد با کیف لپتاپ و چیزایی که دستم بود برم سوپر مارکترسیدم و دیدم چایی دم کرده و منتظره سرد شه بخوره!! گفتم مجید یه چیزی بده من بخورم یه پسته گذاشت دهنم منم کارتمو برداشتم گفتم من میرم یه چیزی بخرم و بخورم چون حال ندارم سه ساعت آشپزی کنم ‌ یهو گفت باشه باشه من میرم من میرم گفتم خودم میرم با هیجان پشت سرم راه افتاده بود هی میگفت چی بخرممن فقط میخواستم اون لحظه برم نبینمش کمی پیا چرا زندم؟؟؟...ادامه مطلب
ما را در سایت چرا زندم؟؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mynoisymind بازدید : 19 تاريخ : چهارشنبه 15 شهريور 1402 ساعت: 19:35

خب سرکارم چند تا همکار ترک دارم که مدام حرف میزنناصلا انگار عادت دارن بلند بلند فکر کننمثلا یکیشون راه میره و حرف میزنه وقتی چشم تو چشم میشی باهاشدیگه ولت نمیکنهیکیشون مدام گوشی تلفن دستشه و ترکی حرف میزنه و یا از هر چیزی یه تجربه داره برای حرف زدنمنم که چند روزه بیماری لعنتی داره برمیگرده و به صورت adhdبه مجید گفتم من انگار طلسم شدمانگار منو چشم زدناصلا نمیتونم کار کنمنمیتونم حتی کارامو شروع کنمنمیتونم روشون تمرکز کنمو میترسم بابت عملکردم کارم رو از دست بدمخسته شدمچند روزه همینطوریمتا اینکه متوجه پای بیقرارم شدم و نمیدونم چطوری یاد بیشفعالی افتادمدلم نمیخواد دوباره خیلی چیزا برگرده و...هرچی با مجید حرف زدم مثه همیشه فقط گفت بهش توجه نکننه اینکه مجید بد باشهیا بی توجههمه آدما همیننو مسول تمام اتفاقات حالات روحیات من خودممفقط خودمخودم تنهاییچاره ای ندیدمو رفتم تا طبقه 15 از پله ها بالاشاید کمی مثلا انرژِیم تخلیه شه چرا زندم؟؟؟...ادامه مطلب
ما را در سایت چرا زندم؟؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mynoisymind بازدید : 19 تاريخ : يکشنبه 5 شهريور 1402 ساعت: 14:48

دیشب برای اماده کردن گزارش فنی مجبور شدم یه ساعتی اضافه کار بمونمموندم و به مجید گفتم بیاد دنبالم بین پیتزا و نون پنیر نون پنیر انتخاب کردمرفتیم از سوپر مارکت پنیر بخریم من گفتم خودم میرم انقد جیش داشتم که بقیه خریدامو نکردمبدو اومدم بیرون دیدم مجید نیستهمه مغازه ها رو گشتتم نبودجیش داشت دیوونم میکرد اما مجید کیف لپ تاپمو گوشیمو برده بودداشتم از عصبانیت منفجر میشدمیه دفه اومد و یه شاخه گل صورتی دستش بود بهم دادو میخواست خوشحالم کنهمنم گفتم واااااااای عزیزم مرسیبغلش کردم بوسیدمشولی تو دلم داشتم بهش فحش میدادم و خفه اش میکردمداشتم از شدت جیش داشتن می مردمولی لبخند میزدم الکیصبح نگا کردم دیدم چه گل قشنگی برام خرید یهویی دستش درد نکنه چرا زندم؟؟؟...ادامه مطلب
ما را در سایت چرا زندم؟؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mynoisymind بازدید : 20 تاريخ : يکشنبه 5 شهريور 1402 ساعت: 14:48

به من گفت رازت رو به کسی نگو وقتی روبروش می ایستی و رازت رو میگی تو یک نفری اون هم یک نفر شما دوتا یک دو نمیشین میشین 11 برگهام ریخت ریخت ریخت چرا زندم؟؟؟...
ما را در سایت چرا زندم؟؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mynoisymind بازدید : 19 تاريخ : يکشنبه 5 شهريور 1402 ساعت: 14:48

امروز یکی بهم گیر داده که باید یه روز مفصل از عقایدت برام تعریف کنی

چون روی دسکتاپ گوشیت 4 قل داری

ولی حجاب نداری

و ازینحرفا

چی بگم ؟؟

بگم سرت به اعتقادات خودت باشه؟؟؟

ین بنده خدا هی میخواد منو راهنمایی کنه !

چرا زندم؟؟؟...
ما را در سایت چرا زندم؟؟؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mynoisymind بازدید : 21 تاريخ : چهارشنبه 25 مرداد 1402 ساعت: 15:51